عکس با زاویه معمولا بسته از بالاتر از شانه و یا صورت را پرتره مینامند. در عکاسی چهره که به آن پرتره نیز گفته میشود توجه عکاس روی صورت، اعضای بدن یا خود شخص متمرکز میشود.
در فرهنگ آریان پور زیر کلمه پرتره Portait معانی نظیر تصویر، نقاشی، عکس یا تصویر صورت، تصویر کردن آمدهاست. در لغت به معنی تصویر، نقاشی، مجسمه، پیکره و …. است و در شکل اختصاصی آن به مجسمهٔ صورت، تصویر صورت، عکس صورت و مجسمهٔ نیمتنه، اطلاق میشود. همچنین پرتره به معنای شباهت و همانندی، تشریح مطلب، توضیح تعریف و ارائه شرح روشنی از یک موضوع است.
در عکاسی، پرتره نگاری بیشتر معطوف به عکس از انسانها آن هم در قطع صورت و شانهها میشود به همین دلیل چند سال پیش معادل نادرست (تک چهره) برای واژهٔ پرتره باب شد که به دلیل گویا نبودن و نامناسب بودن آن خیلی زود منسوخ گردید. پرتره با توجه به معانی وسیع آن خصوصاً در عکاسی میتواند انسانها و حتی حیوانات را در حالتهای مختلف (نه الزاماً از روبرو یا نیمرخ) و در اشکال کلی آنها (نه صرفاً صورت و سرشانهها) شامل شود. بنابراین گرفتن عکس از یک منظره در حالی که آدمها و یا حیواناتی نیز در آن مشاهده میشوند پرتره میشوند پرترهنگاری از آنها نیست. پرتره در حقیقت میبایست نمای بزرگ تری از سوژه را نسبت به کل عکس در برگیرد تا امکان بررسی و مطالعه موضوع اصلی برای مخاطب میسر شود.
به طور کلی در عکاسی پرتره همان طوری که گفته شد بیشتر به انسان معطوف است باید به این عوامل توجه داشت:
- وضعیت قرارگرفتن دوربین نسبت به سوژه
- لنز مورد استفاده
- پس زمینه، موقعیت سوژه
- حالت سوژه
- کادر بندی
- نورپردازی
البته نباید فراموش کرد که برای تهیه یک پرتره خوب مطالعه و داشتن اطلاعات قبلی دربارهٔ سوژه ارزش است. در هنگام عکاسی، میتوان درباره کار، سرگرمیها، علائق و موضوعات مورد توجه سوژه با او به گفتگو پرداخت و در خلال گفتگو به حرکات، اشارات و رفتارهای شخصی او توجه کرد. باید دقیقاً دریافت که کدام یک از حالات سوژه، به عنوان مثال: لبخند یا اخم نشان واقعی شخصیت درونی اوست.
یک عکاس موفق پرتره، باید بتواند با سرعت کار کرده و ویژگیهای فردی خاص و معانی حالاتی مانند خم شدنسر، برق زدن چشم و تغییرات آنی چهره سوژه را تشخیص داده و آنها را ثبت نماید. معروف است که یوسف کارش سرشناس ترین عکاس پرترهی کلاسیک در جهان، تنها عکس اخم کردهٔ وینستون چرچیل نخست وزیر خندهروی انگلیس را بدین صورت گرفت که هنگام عکاسی آنقدر با او صحبت کرد تا حوصلهٔ نخست وزیر خونسرد را سر برد. در این هنگام دست برد و سیگار برگ معروف او را از لبش لرداشت. این حرکت را آنقدر ناگهانی انجام داد که چرچیل عکس العملی نتوانست از خود نشان دهد و در یک لحظه که اخم بر چهر ی خنده روی او نقش بست عکسش را گرفت و به سرعت قبل از هر واکنشی سیگار را دوباره روی لبش گذاشت. کارش معتقد بود که لبخند چرچیل ماسک ظاهری اوست و او سیاستمدار خشنی است. اگر چه نگاه و تکنیک عکاسی کلاسیک کارش، مناسب زبان و بیان امروز در پرترهنگاری نیست اما تمام پرترههای موفق، چه کلاسیک و چه مدرن ورای تمام مسائل گفته شده چیزی از ویژگیهای فردی سوژه را نیز نشان میدهد.